فانـوس313

به امیدی که تو فانوس شب من باشی، یابن الحســــــن...

فانـوس313

به امیدی که تو فانوس شب من باشی، یابن الحســــــن...

بهار را فقط میگوییم

و در تمام دقایق بهار، تو را میجوییم.

تویی که تک تک ثانیه های سالمان را با یادت تحویل میدهیم

که بی تو، تمام این لحظات، نمک بر زخم پاشیدن است.

در میان زمزمه ی اذان شب عید،

کودکان شهرم برایت آغوش باز کرده بودند

و شکوفه ها، گلبرگ های زیبایشان را برای آمدنت گشوده بودند.

پروانه ها رو به قبله پرواز میکردند

و ما، دست به آسمان دراز کرده بودیم برای طلب آمدنت...

آسمان هم که ابر هایش را پهن کرده بود که سایه بان قدم هایت شوند

و اشک شوق را در خود پرورانده بودند که به محض دخول مقدست، کائنات هفت آسمان و زمین را باران عیدانه دهند.

حالا، هنوز ما چشم به در دوخته ایم

و به آسمان...

و به شکوفه هایی که کم کم از ناامیدی وصلت، گلبرگ هایشان را به باد می سپارند.

اما

با تمام وجود، بهار را می بوییم..

زیرا بهار هم وجودش را از تو ودیعه گرفته است

که این چنین عاشق پرور است...

شکوفه ها هم منتظرند...

منتظر روزی که آمدنت را جشن بگیرند.


+ امروز صبح، اتوبان قم-تهران چند نفر داشتن پیاده روی میکردن. پرچم جلوی کاروان، فکر کنم نوشته بود پیاده روی کربلا تا مشهد. پرچم های " نصر من الله و فتح قریب " شون دل آدم رو میلرزوند. و به راستی فتح نزدیک است...

+ دلم برای عشقت تنگ شده آقا...

+ و هرچند با تاخیر، اما عیدتان تبریک...

دیگر روایتگری نمیخواست...

خس خس سینه ی راوی، خودش روایت بود.

یک یادگاری تلخ از حلبچه.


یا مثلا چفیه ای که جانماز بود و دستمال و...،

حالا در شلمچه، دیگر مسئولیت کمر صاف کردن را داشت.

داغ لاله های شلمچه، که کمر هر حاضر و ناظری را خم کرده بود

و اینک،

روضه ی مکشوف بود این قد خمیده.


یا تکیه به دیوار و زانوی بغل گرفته به یاد یاران شهید

و امان از درد جاماندگی.


و سخت تر از هرچیز،

آنگاه که برای چادر های خاکی ما، شرمنده میشد.

همه ی ما به فدای چادر خاکی مادر...



+ در بهشت جنوب، دعاگو بودیم.. دعا بفرمایید.

+ و حالا، اینجا تهران... و تمام دلخوشی من از این قطعه ی زمین با آسمان بغض در گلو گیر کرده اش، از این سرزمین غربت، یک عدد قبر در قطعه 26 بهشت زهرا. 

والسلام


آن روز که امام رحمه الله علیه فرمودند: سربازان من درون گهواره ها هستند

شاید هیچکس فکر نمیکرد که یک روز همان فرزندان درون گهواره، حماسه ای بیافرینند عظیم و جاودانه.

و حالا، سربازان درون گهواره ی امام سید علی خامنه ای،

از همین حالا به میدان آمده اند

تا آماده شوند برای نبرد جهانی به رهبری امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

ان شاءالله...

 


کلیپ تصویری میثاق ماندگار، با موضوع آرمان های دانشجویی

برای دریافت فیلم، کلیک کنید.
 
 
+ تهیه شده در بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام.
 
+ تقدیم به شهدای دانشجو، علی الخصوص شهید محسن وزوایی، صلوات
 
التماس دعا
 
یا علی علیه السلام

یا حسین شهید...

به نام خدا

و به یاد عشق

که عشق، همان حسین است که روایت حب الله را از فراز نی تلاوت میکند.

حب الله که همان بهانه ی عاشورایی شدن است. و عاشورایی شدن که حکایتی است از دلتنگی کربلا.

و چه تعبیر قشنگی ست: " که هر روز عاشورا ست و هر مکان کربلا..." به شرط این که دلت در کنار خیمه های حسین باشد. در صف نماز جماعت عصر عاشورا. در قلب معرکه ی امام عشق و در مقابل عدوالله. در کنار رباب، گهواره ی خالی شش ماهه را تکان دهد. یا در شام، ... آه من الشام...

و یا لااقل، دلت در کنار ضریحی باشد که به حق گلوی پرپر شش ماهه، شش گوشه شد.

و به یاد اشک،

اشکی که پرده دری میکند میان عاشق و معشوق.. میان عابد و معبود.. میان رباب و ارباب... که امان از درد مستور ماندن عشق.. امان از درد جدا ماندن از کربلا...

و به نام اشک، به نام امید جاماندگان.

دلم، گواهی میدهد که این اشک ها، 

روزی کاسه ی آبی می شوند پشت سر صاحبانشان، که حالا، زائر کربلا شده اند... ان شاءالله.


+ نزدیک میشوم به تپش های اربعین... یک کربلا بده، نخورد نوکرت زمین...

+ یکی موکب به موکب و ستون به ستون به کربلایت میرسد... و یکی از سوریه، مستقیم به خودت... یکی هم در گوشه ی هیئت، مقتل به مقتل، به جاماندگی خودش میرسد.

ارباب من، جامانده ها را دریاب که سال هاست جامانده ایم... .

 + تصویر: این سربند، راهی کربلاست...

 

دلم میخواست
به رسم مهمان نوازی ایرانیان،
یک جلد کتاب "نقش انگلیس در فتنه88 " نثار قدوم ننگین بریتانیایی ها میکردم.
تا بفهمند سربازان امام خامنه ای، این بار بیدارِ بیدارند...

ندای "این عمار" هنوز در پیچ و خم های تنگ راهروی پایگاه بسیجمان پیچیده....


+ درخت دوستی با دشمن، نشاندن ندارد!
امام خامنه ای - 1394/5/26 : نقشه‌ی این دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است. یکی عبارت است از ایجاد اختلاف، دوّمی عبارت است از نفوذ.

برای دریافت کلیپ کلیک کنید

 

کلیپ صوتی از استاد پناهیان با موضوع امام و رهبری از دید غیر سیاسی

....................................................

التماس دعا

یا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

 

پیامی آورده اند به وسعت آسمان..

به وسعت آب.. به وسعت اروند.

پیامی آورده اند به وسعت انقلاب، به وسعت دل های تک تک اهالی این مرز و بوم. به وسعت تمام حرم الله هایی که این روز ها، می تپند به عشق چند تابوت که با یک پرچم سه رنگ پوشیده شده اند و... سه رنگ نه.. یک رنگ. این تابوت ها، سراسر بوی خون میدهند. مانند خاک شلمچه. و خاک شلمچه، سراسر بوی عشق. عشق به یار آشنای سنگر های جبهه..

پیامی که همه ی پیام ها را از پیام قطعنامه تا پیام مذاکره در هم میشکند.

پیامی که همه ی اعداد را کنار میزند و عکس اروند می افتد روی آسمان دل های چشم به راهان با 175 ستاره ی در آب افتاده.

پیامی آورده اند به وسعت فداکاری، ایثار، نه برای یک مشت خاک.. بلکه برای دین و برای یک مشت خاک که حالا به اسم اسلام گره خورده است. و به همین دلیل است که مقدس گشته.

پیامی آورده اند.. پیامی از دل اروند. پیامی از ژرفای جنگ.

که ما برای دست ندادن به استکبار، برای استقلال، برای عزت و شرف دین و میهن مان، به یک اشاره ی رهبرمان، به دل اروند زدیم. دست ندادیم و دستانمان را بستند. خاک ندادیم و خاکمان کردند. اما باشد فدای اماممان.

و شما، مبادا دست گذارید در دست آنان که دستان ما را بستند.

تمام مطالب این وبلاگ،هدیه ای است ناچیز به محضر آقا صاحب الزمان ارواحنا فداه.. التماس دعای فرج