فانـوس313

به امیدی که تو فانوس شب من باشی، یابن الحســــــن...

فانـوس313

به امیدی که تو فانوس شب من باشی، یابن الحســــــن...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام علی» ثبت شده است

برترینِ زنان امتش، فاطمه سلام الله علیها بود.

پسرانش نیز پسران تو و فاطمه.

و تو، همان نفس پیامبر بودی...

جان پیامبر...

 

+ فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ (سورهٔ آل‌عمران-آیهٔ ۶۱)

+ دلم هوای دو رکعت نماز بالاسر

+ دانلود صوت: http://bayanbox.ir/info/6159342440974804073/EbnAbbas-Moavieh-MobarezClip.com

میرسیدعلی فقیه شافعی همدانی در مودت هشتم از موده القربی نقل می نماید که رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود:

در چهار محل اسم تو را با اسم خودم توام دیدم:

1.      1. در شب معراج وقتی به بیت المقدس رسیدم، بر صخره آن یافتم " لا اله الا الله محمد رسول الله ایدته به علی وزیره "

2.      2. به سدره المنتهی که رسیدم، دیدم ثبت شده: " انی انا الله لا اله الا الله انا وحدی و محمد صفوتی من خلقی ایدته به علی وزیره و نصرته به "

3.      3. وقتی به عرش رب العالمین رسیدم، دیدم بر قوائم آن نوشته شده است " انی انا الله لا اله الا انا محمد حبیبی من خلقی ایدته به علی وزیره و نصرته به "

4.      4. وقتی به بهشت رسیدم، دیدم بر در بهشت نوشته شده " لا اله الا انا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به "


امام ثعلبی در تفسیر کشف البیان و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 23 ینابیع الموده از حافظ ابونعیم اصفهانی و محمد بن جریر در تفسیر خود و ابن عساکر در تاریخ خود از ابن عباس و ابوهریره آورده اند که آیه 62 سوره انفال " هو الذی ایدک بنصره " درباره علی(ع) آمده. آنگاه گویند:

رسول اکرم فرمود:" رایت مکتوبا علی العرش لا اله الا الله وحده لا شریک له محمد عبدی و رسولی و ایدته و نصرته بعلی بن ابیطالب " ( دیدم بر عرش نوشته شده است نیست خدایی مگر خدای یگانه ای که شریک ندارد و محمد بنده و رسول من است. تایید و یاری نمودم او را به علی بن ابیطالب)


و نیز امام ثعلبی در تفسیر کشف کشف البیان و شیخ سلمان بلخی حنفی در باب 24 ینابیع از فقیه واسطی این مغازلی شافعی ذیل آیه شریفه 37 سوره بقره " فتلقی ءادم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم " از سعید بن جبیر از ابنعباس آورده اند که گفت:

سوال کردند از پیامبر از آن کلماتی که آدم به آن تلقی نموده و سبب قبولی توبه اش گردید. 

فرمود:" سئله بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین فتاب علیه و غفرله "



و اینگونه است که رسول گرامی اسلام میفرماید:

" ذکر نام علی(ع)، عبادت است. "


+ منبع: شب های پیشاور - سلطان الواعظین شیرازی

 به نام خدای فاطمه سلام الله علیها

تا به حال چند بار از خداوند زیارت بقیع خواسته ایم یا ایوان طلای صحن امیرالمومنین را؟ چند سال در ایام شهادتشان سیاه به تن کردیم؟ چند بار از حب به آنان سخن گفتیم؟

اما آیا در میان این خواسته ها و حرف ها، در قلب هایمان جایی برای عشق به "زندگی" آنان گذاشته ایم؟ و در عقل هایمان جایی برای آموختن شیوه ی حیاتشان؟ و در اعمالمان جایی برای تقلید از اعمالشان؟

آیا فقط ادعای شیعه بودن می کنیم و یا علاوه بر آن، شیعه هم هستیم؟ مگر این نیست که شیعه باید پشت سر مولایش گام بردارد و بر جای پای او، قدم بگذارد؟

پس بهتر نیست زین پس، گاهی و تنها گاهی، لااقل نگاهی گذرا بر شیوه ی زندگی و سیره یشان بیندازیم؟

که اگر مسلمان نماهای پشت به اسلام کرده نبودند، اگر بعضی شیعیان بی بصیرت نبودند، آیا مزار اول بانوی اسلام پنهان میماند؟

اما نکته ی تفکربرانگیز و البته تاسف برانگیز ماجرا اینجاست که ما نیز شیعه ی علی هستیم... الگوی ما نیز فاطمه ی زهراست... اما زندگی هایمان نشانی از آن ها ندارد. دنیا، جایی برای فکر کردن به این بزرگواران و پیروی از آنان باقی نگذاشته است.

و حتی آنچه در اسلام و تشیع حرام گشته، در محدوده ی عرف جامعه جا گرفته است... آن هم جامعه ی منتظر.

و بگذارید راحت بگویم: الگوهایمان عوض شده اند. ارزش هایمان عوض شده اند. اصلا ما عوض شده ایم... ما عوض شده ایم چون ارزش وجودی خود را فراموش کرده ایم.

نکند روزی،چیزی جای ارزش های ما را بگیرد که دشمنِ ارزش های ماست... دشمنِ اسوه های ماست...

حواسمان باشد که تا به ارزش هایمان باز نگردیم و خود را پیدا نکنیم، مهدی فاطمه نیز نخواهد آمد... آری؛ نخواهد آمد.


و چه زیبا فرمودند استاد شهید مطهری، که چه بسا مردمی شعار مذهبی را بپذیرند. اما روح آن را نه...

روح تشیع، زندگی علی وار و فاطمه گونه است. صلح حسنی و صبر زینبی است...

و ما نیز شعار " هیهات من ذله" را پذیرفتیم...

اما مبادا روزی برسد که دیگر بی دینی و بی حیایی و بی غیرتی و حرمت شکنی و حلال کردن محرمات و... را ذلت ندانیم.

مبادا روزی برسد که هیهات در برابر ذلت سر ندهیم و این کلام، فقط لقلقه ی زبانمان شود.

و به راستی، آیا روح تشیع را پذیرفته ایم یا ....... .

تمام مطالب این وبلاگ،هدیه ای است ناچیز به محضر آقا صاحب الزمان ارواحنا فداه.. التماس دعای فرج