بسیج مقدس است... (لطفا بخوانید)

بعضی ها انگار...

بعضی ها انگار واژه ای دم دست تر از بسیج سراغ ندارن.

انگار آسمون در هاش رو باز کرده و چند تا جوون افتادن روی زمین فقط و فقط برای اینکه بشن سپر بلای ملت...

جنگ که شد، خیلیا رفتن جنگ. اما خیلیا هم نرفتن و گفتن " مگه بسیج چی کاره است که ما بریم؟ "

یه مدت که گذشت، برای خالی نبودن عریضه گفتن " اگه این بسیجیا کوتاه بیان، صدام هم دست از جنگ میکشه. "

واژه ی بسیج طبق معمول کلمه ای بود برای پر کردن هر جا که جای مقصر خالی بود!

و همیشه هم یه عده بودن که برای حل مشکلاتشون بازم یه راست میرفتن سراغ بسیج. تا گره ای به کارشون افتاد و ناامنی حس کردن، " پس بسیج کجاست؟ " و تا مشکلی پیش میومد و مقصر پیدا نمیشد، " حتما کار بسیجه. "

و اینطور شد که اسبابِ مَشاکل هم راه حل مناسبی برای ادامه خرابکاری ها و مشکل آفرینی هاشون پیدا کردن. بــــــــــله.. با لباس و ظهر بسیجیا هر کاری می خواستن میکردن.

و متاسفانه خیلیا هم هیچ وقت نفهمیدن که هرکس یه تسبیح و انگشتر عقیق و ریش و... داشت، بسیجی نیست. بسیجی بودن حتی به کارت بسیج داشتن هم نیست..

و این شد که شد کوی دانشگاه...

شد فتنه 88...

این شد که شد چندین جنایت دیگه که بسیجیا در جریانش جون دادن، خون دادن، خون دل خوردن.. اما باز هم به اسم بسیج تموم شد. " کار بسیج بود! "

تا جایی که بسیجی شد جانی و جنایتکار که بخواد اسید بپاشه رو صورت دخترای مملکت!!!

دختری که ناموس ایرانی و شیعه است؛ دختر سرزمینی که این بسیجی ها برای حفظش خون دادن، حالا یه بسیجی که برای خاکی نشدن چادر همین دختر جنگید، اسید توی صورتش بپاشه؟ کدوم عقل سالمی میتونه این رو قبول کنه؟ داشتن چنین تفکری واقعا تاسف برانگیزه...

کدوم عقلی میپذیره بسیجی که برای دفاع از ناموسش تا پای مرگ میره، از زندگیش میگذره، از رگ گردنش میگذره :( حالا چنین جنایتی مرتکب بشه؟

و تاسف بار تر اینه که این ماجرا رو ربط بدن به یه واجب الهی..

اسیدپاشی تو صورت دخترای باحجاب؟ این امر به معروفه یا نهی از معروف؟

کاش به جای بازی با کلمات و به جای بازی با شان نام بسیج، یه کم، فقط یه کم فکر میکردن و بعد شایعه سازی... و بدتر از اون پذیرش این شایعه ها.

آهـــــای...

آهای مردمی که حرفتون شده منفعتتون، آهای مردمی که زندگیتون شده دنیاتون... آهای مردمی که به عشق دنیا زندگی میکنید و به عشق دنیا عمل می کنید..

بذارید از آسمونیایی بگم که فکر میکردیم زمینی هستن.. یا بهتر بگم، زمینی هایی که زیبایی های زمین رو دیدن و باز خدا رو زیباتر دیدن و به عشق خدا، اونقدر آسمونی شدن که از زمین فقط کربلا رو برای خودشون خواستن...

اونقدر نگفتن و اونقدر نشنیدید که حالا به خون های ریخته شده شون ننگ میزنید. ننگ بیت المال، ننگ حق الناس و... .

آهای تویی که وقتی سرت درد میگیره دنبال بهونه میگردی که بندازی دنبال بسیج، یکی از همین بسیجیا، برای کشوری که تو یکی از افراد اونی، سرش رو داد.

تویی که امروز اینقدر خودت رو بالا می بینی که کیفت رو هم باید پشت سرت بیارن که یه وقت دستت اذیت نشه، یکی، نه ببخشید خیلی بیشتر از یکی، از همین بسیجیا، برای اینکه تو الان با خیال راحت تو خیابونای تهران و... قدم بزنی، دستشون قطع شد.

آهـــــــای مدعیان روشنفکری.. یه نگاه به اطرافتون بندازید. خیلی نمیخواد راه دوری بری.. همین عربستان رو ببین؛ گوش سرانشون دیگه تحمل شنیدن حق رو نداره. برای ساکت کردن شیخ نمر وابسته شدن به اعدام...

اوضاع عراق و پاکستان و... هم که گفتن نداره...

اگه من و تو داریم با خیال راحت نفس میکشیم، مدیونیم... بابت هر نفسمون مدیونیم به خون هایی که ریخته شدن و ما فقط روشون پا گذاشتیم.

آهـــای مادرا و پدرا که الان بچه تون میره بسیج براتون سخته.. میره راهیان نور انگار میخواید بفرستیدش جهنم... و...

بذارید از پدر و مادرایی بگم که به دست خودشون بچه هاشون رو فرستادن جبهه و خیلیاشون میدونستن برگشتی در کار نیست.

می دونستن آخرین باریه که بچه شون رو، پاره ی جگرشون رو، همه ی زندگیشون رو میبینن.

حالا شما میترسید بچه تون رو بسپارید دست بسیج؟

که البته چیزی به بسیج هم نمیرسه.

نمیخواید بچه های خودتون بیمه بشن؟ بیمه ی شهدا.. بیمه ی حضرت زهرا سلام الله علیها.. بیمه ی اباعبدالله علیه السلام..

و در آخر، آهای دانشجو ها و جوونایی که به بچه های شهدا میگین سهمیه ای،

حواستون باشه،

کمترین سهمیه اونا از دنیا باباشون بود که به خاطر من و تو این سهم رو از زندگی ندارن..

حاضری سهمیه ی بابا داشتنت رو با اونا عوض کنی؟ مطمئن باش قبول میکنن.

آهــــای مردم،

والله که بسیج از مقدس ترین بخش های این انقلابه...

و همیشه برای مقدس ترین هاست که حرف در میارن. تخریب میکنن.

ارزش اصل باعث ساخت بدلی میشه...

و بسیج همیشه مظلوم است؛ چون دنبال نام نیست، دنبال پست نیست، دنبال مقام نیست... فقط دنبال رضایت مولاست.

+ بسیجی بودن هم لیاقت میخواد. کاش بتونیم بسیجی باشیم. بسیجی که امام خمینی و آقا خواستن...

+ درد نوشت... اشک نوشت...