بسم الله ارحمن الرحیم
" در تبادل فرهنگی ، هدف بارورکردن فرهنگ ملی و کامل کردن آن است. اما در تهاجم فرهنگی ، هدف ریشهکن کردن فرهنگ ملی و از بین بردن آن است. در تبادل فرهنگی ، آن ملتی که از ملت های دیگر چیزی میگیرد، میگردد چیزهای مطبوع و دلنشین و خوب و مورد علاقه را میگیرد.
فرض بفرمایید، دانش را از آن ها تعلیم میگیرد. فرض کنید، ملت ایران به اروپا میرود و میبیند آنها مردمی اهل سختکوشی و خطر کردنند. اگر این را از آن ها یاد بگیرد، خیلی خوب است. به اقصای شرق آسیا میرود و میبیند که آنها مردمی هستند دارای وجدان کار، علاقهمند به کار، مشتاق کار. اگر این را از آن ها یاد بگیرد، خیلی خوب است. به فلان کشور میرود و میبیند مردم آن کشور، وقت شناس، دارای نظم و انضباط، دارای محبّت، دارای حسِّ ادب و حسِّ احترامند. اگر یاد بگیرد، این ها چیزهای خوبیست.
در تبادل فرهنگی ، قضیه چنین است. ملت فراگیرنده، میگردد نقاط درست و چیزهایی را که فرهنگ او را کاملمیکند، از دیگران تعلیم میگیرد. درست مثل انسانی که ضعیف است و دنبال غذای مناسبی میگردد. دوا و غذای مناسب را مصرف میکند، تا سالم شود و نقصش از بین برود. در تهاجم فرهنگی ، چیزهایی که به ملت مورد تهاجم میدهند، چیزهای خوب نیست، بلکه چیزهای بد است. فرض بفرمایید اروپایی ها، وقتی تهاجم فرهنگی را در کشور ما شروع کردند، نیامدند روحیه وقت شناسیشان را، روحیه شجاعت و خطر کردن در مسائل را، یا تجسّس و کنجکاوی علمی را، در ملت ما منتشر کنند و با تبلیغات و تحقیقات، سعی کنند ملت ایران، ملتی دارای وجدان کاری یا وجدان علمی شود. این کارها را که نمیکنند! مسئله لاابالیگری جنسی را وارد کشور ما میکردند. ملت ما، در طول هزاران سال، ملتی بود دارای مبالات جنسی؛ یعنی رعایت های مربوط به زن و مرد و این در تمام دوران اسلامی بوده است. نه اینکه کسی خطا و تخلّف نمیکرده؛ خطا همیشه هست. در همه دوران ها و در همه زمینه ها، افراد بشر خطا میکنند. خطا هست؛ اما خطا غیر از این است که چیزی بشود عرف جامعه!
ملت ما، ملتی بود که از هرزگی و عیّاشی های فراگیر و مجالس عیش و طرب و این چیزها، بری بود. این کارها مخصوص اشراف و پادشاهان و شاهزادهها و ملک زاده خانم ها و امثال این ها بود، که عیّاشی کنند و شب تا صبح بیدار بمانند. اروپایی ها، میخانههایشان در طول مدّت شب و روز و دوران سال و همه تاریخ همیشه روبهراه بود. این، تاریخ اروپاست. هرکس میخواهد، برود بخواند و ببیند. این را خواستند وارد کشور ما بکنند و تا آنجا که توانستند، کردند.
در تهاجم فرهنگی ، دشمن میگردد آن نقطهای از فرهنگ خود را به این ملت میدهد و وارد این ملت میکند که خودش میخواهد. معلوم است که دشمن چه میخواهد! اگر در تبادل فرهنگی ، ملتی که از فرهنگ بیگانه چیزی میگیرد، تشبیه به آدمی شود که در کوچه و بازار، غذا و دوای مناسب میخرد که مصرف کند؛ در تهاجم فرهنگی ، ملتی را که تحت تهاجم قرار گرفته است، باید به بیماری که افتاده و خودش کاری نمیتواند بکند، تشبیه کنیم. آن وقت دشمن، آمپولی به او تزریق میکند و معلوم است آمپولی که دشمن تزریق کند، چیست! این، فرق دارد با آن دارو و درمانی که خود شما بروید و آن را با میل انتخاب و وارد بدنتان کنید. این، تهاجم فرهنگی است.
پس، تبادل فرهنگی به انتخاب ماست؛ اما تهاجم فرهنگی به انتخاب دشمن است. "
امام خامنه ای - 1371/5/21
- ۱ نظر
- ۱۱ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۲۱